مدارس نوین و آموزش دختران در مناطق کردنشن(1304- 1320)
چکیده
شاید بارزترین تمایز عینی مدارس نوین با مکاتب قدیم باز شدن پای دختران به آموزش بود. بسياري از دختراني كه در نظام سنتي آموزش تحت تعليم قرار مي گرفتند به طور معمول در نزد پدر، برادر، عمو، همسر يا محارم ديگر تعليم مي دیدند و از نعمت خواندن و نوشتن بهره مند ميشدند بدين ترتيب ن باسواد و عالم فقط در خانه خواص امكان پرورش مييافتند. با ايجاد و گسترش مدارس نوين، پاي دختران هم به مدرسه باز شد. در نظام جديد محدوديتي براي اين امر وجود نداشت و رفته رفته، دست کم به صورت نظري، راه علم آموزي به روي آنها باز شد. قبل از تأسیس سلسله پهلوی توسعه و گسترش مدارس نوین در کردستان و کرمانشاهان در قیاس با برخی استانهای همجوار از آهنگ کمتری برخوردار بود در این مناطق توسعه مدارس نوین از لحاظ کمی و کیفی پایین تر از میانگین کشوری بود. پس از تأسیس سلسله پهلوی و روند روبه رشد توسعه مدارس در این مناطق، با وجود مخالفتها و مقاومتهای ابتدایی پذیرش مدارس نوین به تدریج جای گرفت. هر چند روند آموزش نوین ن در این مناطق مسيري پرپيچ و خم، طولاني و با دشواري ها فراوان بود. نتایج پژوهش و بررسی اسناد و احصائیههای مدارس نشان میدهد ورود دختران به مدارس در این مناطق هم همواره سیر صعودی داشته است هر چند که این رشد در مناطق روستایی و عشایری با مناطق شهری باتفاوت هایی همراه بود.
این پژوهش بر آن است با روشی توصیفی – تحلیلی و با استفاده از اسناد آرشیوی به این سوال پاسخ دهد که؛ چه دگرگونیهایی در حوزه آموزش دختران کرد در دوره رضا شاه به وجود آمد و سهم ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ی بر این تحولات چه میزان بود؟
کلید واژگان: آموزش نوین، دختران، کردستان، کرمانشاهان،
اصل مقاله در لینک زیر:
http://hii.alzahra.ac.ir/article_3992.html
چكيده
هدف: هدف از اين نوشتار تبيين و تحليل مسأله احمدوندها، به عنوان يكي از دلمشغوليها و نگرانيهاي دوره حكومت ظلالسلطان بر كرمانشاهان است.
روش/ رويكرد پژوهش: پژوهش حاضر با روش توصيفي – تحليلي و با تكيه بر اسناد مراكز آرشيوي، رومهها و تاريخهاي محلي انجام یافته است.
يافتهها و نتايج پژوهش:
نتايج حاصل از تحقيق بيانگر آن است، احمدوندهاي چلبي با وجودي كه تابعيت عثماني را داشتند در دوره مطالعه پژوهش بيشتر در خاك ايران مستقر بودند. صرف تابعيت عثماني نه تنها مانع استقرار آنها در خاك ايران نشد بلكه جوانميرخان رئيس آنها از جانب دولت ايران به عنوان حاكم قصرشيرين منصوب شد و براي بيش از يك دهه فرد مقتدر نواحي سرحدي باقي ماند. پذيرش وي در خاك ايران نتيجه قدرت نظامي اين ايل از يك سو و ضعف حكومت كرمانشاهان از سوي ديگر بود. انتصاب وي به عنوان حاكم نواحي سرحدي نه از روي رغبت بلكه بيشتر جهت كنترل اين ايل بود.
كليدواژهها: ايل احمدوند، كرمانشاهان، روابط، حسامالملك، سرحد، جوانميرخان
لینک مقاله:
چکیده
از دوره صفویه کرمانشاهان یکی از نواحی سرحدی ایران شمرده میشد و از آنجا كه در مرز با عثماني قرار داشت، از اهميت زيادي براي دولت مركزي برخوردار بود. اركان دولت مركزي تلاش داشتند اقداماتي را انجام دهند كه انتظام كرمانشاهان حفظ شود. بازیگران و نقشآفرینان اصلی این ولایت، با فراز و فرودهایی تا قبل از شکلگیری دولت مدرن، ایلات و عشایر بودند، نیروی نظامی این ولایت نیز منحصراً وابسته به ایلات بود و کارآمدی این نیرو تلاش مضاعفی را میطلبید. یکی از عوامل اصلی کارآمدی و انتظام قشون و نیروی نظامی در ادوار تاریخی، پرداخت بموقع و منظم مواجب آنها بود. از آنجا که بخش زیادی از سپاهیان ایران از ایلات و عشایر بودند، در شرایط ثبات، تأخیر در پرداخت مواجب چندان چالشی برای حکومت مرکزی و ایالتی ایجاد نمیکرد، زیرا روسای فوجهای نظامی همان روسای ایلات و طوایف بودند و ساختار اجتماعی ایلات اجازه اعتراض را به آنها نمیداد؛ اما در دورههای بیثباتی و شرایط ناپایدار ی این موضوع به کلی صورت دیگری مییافت و تنها پرداخت منظم و بموقع مواجب، نیروهای نظامی را در دایره اطاعت نگه میداشت. بنابراین، مسئله این پژوهش چالشهای پرداخت مواجب قشون کرمانشاهان و نتایج برآمده از آن است.
روش پژوهش، تاریخی - تحلیلی است و جمعآوری اطلاعات به روش کتابخآنهای و اسنادی بوده و در نهایت بر پایة یافتههای حاصل از منابع و اسناد، استنتاج و تبیین شده است.
نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است اصول و قواعد منظم و یکسانی در پرداخت مواجب قشون وجود نداشت و نیز تفاوت معناداری بین مواجب افراد قشون و فرماندهان دیده میشد، با این وجود از آنجا که فرماندهان همان حاکمان ایل بودند تعلیق و تأخیر و نپرداختن کامل مواجب در دوران ثبات اجازه اعتراض به افراد قشون نمیداد اما این امر در شرایط ناپایدار ی به شکلهای مختلفی خود را نشان میداد.
کلید واژگان: کرمانشاهان، قشون، قاجار، مواجب، ایلات، امنیت
فایل اصلی مقاله :
گزارش تصویری:
قرا سورانهاي كرمانشاهان و امنيت طرق و شوارع نواحي سرحدياز مشروطه تا پايان جنگ جهاني اول(1324 – 1336ق/ 1906 -19م)
چكيده
كرمانشاهان به دلايل هممرزي با عثماني، قرار داشتن در مسير راههاي تجاري و بازرگاني، عتبات عاليات و. داراي موقعيت سوقالجيشي ويژهاي بود. جداي از رفتوآمدهاي تجاري – بازرگاني هرساله زوار زيادي که حامل وجه نقد قابل توجهي بودند از آن ميگذشتند. بنابراين عبور آنها از كرمانشاهان همواره مطمع نظر قطاعالطريق و سودجويان بود. ثبات و برقراري امنيت اين منطقه و تأمين امنيت مالي و جاني عابران، يكي از چالشهاي جدي دولت مركزي و حكمران ولايت بود. حفاظت و تأمين امنيت راههاي نواحي سرحدي مشكلتر از نواحي داخلي بود چرا كه قطاعالطريق در صورت تحت تعقيب قرار گرفتن به آساني از مرز ميگذشتند و در آن سوي مرز پناه ميگرفتند در نتيجه دسترسي به آنها غير ممكن ميشد. تأمين امنيت راههاي اين حدود بر تعقيب قطاعالطريق اولويت داشت. در همين راستا و از جانب دولتمرادان، تشكيلات قراسوراني مورد توجه قرار گرفت كه وظيفة آنها حفظ و حراست راهها و امنيت طرق و شوارع بود.
بنابراين مسألة اين پژوهش چگونگي و ميزان موفقيت اين رويكرد در انجام امور محوله است. سعي خواهد شد با تكيه بر اسناد آرشيوي و با روش توصيفي – تحليلي مورد ارزيابي قرار گيرد.
نتایج پژوهش نشان میدهد به دلیل شرایط ناپایدار ی در دوره مورد مطالعه قراسورانها نه تنها تأمين کننده امنیت در راهها نبودند كه خود عامل اصلي ناامني بودند با وجود تأسيس ژاندارمري، اين نيروها در كرمانشاهان مثمر ثمري نشدند چرا كه ايلات آنها را به عنوان رقيب مينگريستند و در كار آنها كار شكني مينمودند.
كليد واژگان: قراسوران، كرمانشاهان، نواحي سرحدي، نظميه، تجار و زوار
مقدمه
از دورة صفويه، كرمانشاهان همواره يكي از نواحي مهم سرحد غربي ايران بوده است. اين ايالت از شمال به كردستان اردلان، از شرق به همدان، از جنوب شرقي به لرستان، از جنوب به خوزستان و از غرب به عثماني محدود بود. با اینكه شهر كرمانشاه داراي سابقة دیرینهای است، اما در دورة اسلامي تا اواسط دورة صفويه، تحتالشعاع شهرهايي چون دينور، حلوان و بيستون قرار داشت. بار ديگر در زمان صفويه بود كه كرمانشاهان اهميت و اعتباري یافت. در دورة سلطنت شاهطهماسب اول، حكومتي به نام كلهر و در زمان شاهصفي، حكومتي با عنوان سنقر و كلهر در اين حدود وجود داشت كه به خوانين زنگنه تفويض شده بود.( روملو، 1384: 1283/ تتوي، تاريخ الفي، 1378: 488) در حقيقت از اين زمان، تجديد بناي كرمانشاه و تشكيل ايالت كرمانشاهان شروع شد. تا قبل از اين تاريخ، اطلاق نام كرمانشاهان يا صورتهای معرب آن منحصر به شهر كرمانشاه بود، از اين دوره به بعد است كه كرمانشاهان هم شهر و هم ايالت بزرگتری را شامل شد.
محدودة جغرافیایی این ولایت از زمان صفويه تا اواخر دورة قاجار تقريبا به صورت یکسان ذکر شده است. (رومة فرهنگ، 30 ذيالقعده سال 1302، سال هفتم، شماره 324: ص2) جمعيت اين شهر در اواخر قرن چهاردهم هجرياز قرار مقدار گندمي كه خبازخانهها صرف مینمایند.قريب يكصدهزار نفر» تخمين زده شده است. (رومة فرهنگ، 30 ذيالقعده سال 1302، سال هفتم، شماره 324: ص2)
يكي از دغدغههاي مهم قاجاريه و حکمرانان ولایتی به ویژه نواحی سرحدی چگونگي برقراري امنيت و حفظ آن بـود؛ زيرا شكنندگي و ناپايداري امنيت طرق و شوارع بـر حيـات حکمرانان ایالتی تـأثير منفـي ميگذاشت همچنین حيات ی –اجتماعي، اقتصادی ولایت را به از هم پاشيدگي تهديد مـيكـرد. در ايـن دوره امنیت طرق و شوارع ایالت کرمانشاهان شكننده و ناپايدار بـود. از اين رو، برقراري امنيت درراهها و نواحی سرحدی حساسيت زيـادي داشـت و يكي از چالشهاي عمدة حکمران به شمار ميرفت. همين ضرورت حکمران را ناگزير كرد تدابيري براي مواجهه با ناامني طرق و شوارع به كـار بنـدد، در همین راستا تشکیلات قراسورانی مورد توجه قرار گرفت. هـدف اصـلي در ايـن مقالـه، بررسی و تبین میزان موفقیت این تشکیلات در برقراری امنیت راههای این ایالت در دوره مورد نظر است.
- سوال اصلی این است: حکمران کرمانشاهان در مقابله با نا امنی طرق و شوراع این حدود چه تـدابيري را بـه كـار بست؟
- فرضـية پژوهش آن است حکمرانان کرمانشاهان برای ایجاد امنیت طرق و شوارع این ایالت تشکیلات قراسورانی را ایجاد کرد اما به طور کلی اقدامات تأميني زيربنايي بـراي رفـع بسـترهاي تهديد كننـدة امنيت ایجاد نکردند و اقدامات آنها واكنشهایي برای مقابله با بحرانها و براي تداوم قدرت بود.
پژوهشهای معدودی در مورد کرمانشاهان دوره قاجار انجام شده است با وجودی که از دوره صفویه کرمانشاهان يكي از نواحی مهم سرحدی ایران بوده و به ویژه پس از انتصاب محمدعليميرزا این ناحیه به نوعي به قلمرو خانوادگي دولتشاهیها تبديل شد و انتظار میرفت سنت تاریخ نویسی پویایی رواج یابد اما نه تنها تاريخنگاري در اين ولايت رونقي نيافت بلكه در اين دوره هيچ كتابي با هدف نگارش تاريخ كرمانشاهان نوشته نشد. همین امر شاید از عوامل اصلی کم رونقی پژوهشهای این ایلات است به طوری که پژوهش در مورد جنبههای مختلف تاریخ ایالت کرمانشاهان دوره قاجار با فقر شدید اطلاعاتی روبه رو است این فقر اطلاعاتی در مورد تحولات نظامی و به ویژه تشکیلات قراسورانی بسیار برجستهتر است معدود پژوهشهای موجود هم معطوف به مسائل کلیتر تاریخ کرمانشاهان است و چنین بحث جزئی در این پژوهشها مورد بررسی قرار نگرفته است.
نشریه مطالعات تاریخ انتظامی : شماره 12,دوره اول بهار 1396
لینک کامل مقاله
نقش شاهان صفوي در فرود اندیشه هاي غالیانه و فروغ شریعت "نمونه موردي: شاه اسماعیل و شاه طهماسب"
11 مطلب مطلبی
چکیده
طریقت صفوي در سیر به دستگیري قدرت دنیوي سه مرحله از تحول اندیشه اي متمایز را تجربه نمود. تحولات و تطورات اندیشه دینی طریقت صفوي از اواخر سلطنت شاه اسماعیل تا پایان دوره شاه طهماسب موضوع بررسی این مقاله است. این پژوهش با تکیه بر منابع دوره صفوي با رویکرد توصیفی– تحلیلی، چگونگی جایگزینی شریعت به جاي اندیشههاي غالیانه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد. بنابر این مسأله اصلی این پژوهش، چرایی و چگونگی روند این جایگزینی، علل و عوامل و شرایطی که رهبران طریقت و پادشاهان صفوي را وادار و مم به ایجاد این تغییرات نمود؟ میباشد. در این پژوهش نشان داده شده است که ناکارآمدي اندیشههاي غالیانه در اداره حکومت، تداوم حکومت صفوي را با چالش روبه رو کرد. صفویان براي برون رفت از این بحران و ایجاد دستگاه مشروعیت بخشی جهت تداوم حکومت خویش، ت جایگزینی شریعت را سرلوحه ت حکومتداري خود قرار دادند.
واژگان کلیدي: صفویان، اندیشههاي غالیانه، جایگزینی شریعت، فقیهان، صوفیان
11 .دکتري تاریخ ایران بعد از اسلام، کارشناس پژوهشکده سازمان اسناد و کتابخانه ج. ا. ایران.
:پذیرش تاریخ 94/9/16 : تاریخ دریافت 95/4/4 فصلنامه مسکویه سال9 شماره31 / سال 9 /شماره 31 124
مقدمه
ورود طریقت صفوي به صحنه ی ایران و تأسیس سلسله صفویه برهه اي از تاریخ را رقم زد که از جنبه هاي مختلف، ی، فرهنگی و به ویژه مذهبی- عقیدتی، تحولی عمیق و ماندگار در جامعه ایران ایجاد نمود. از جمله نکات ویژه و قابل توجه در این حیطهي زمانی، تحول اندیشه طریقت صفوي است. که تحت تأثیر شرایط زمانی دچار چرخش هاي فکري درونی شد. این طریقت از بدو پیدایش، تحولات دینی متمایزي را تجربه نمود. که به چند دوره قابل تفکیک است. از جنبهي دینی ویژگی دورهي اول - از پیدایش تا زمان شیخ جنید - غلبه شافعیگري- صوفیگري است. دورهي دوم در نتیجهي اختلاف و رقابت شیخ جعفر و شیخ جنید بر سر مسندنشینی طریقت صفوي و مهاجرت اجباري شیخ جنید به نواحی شام و آناتولی شروع میگردد. به دنبال آن، طریقت صفوي به صورت عملی و نظري به دو حوزهي شرقی و غربی تقسیم میشود. حوزهي شرقی با مشی محافظه کارانه قبل ادامه مییابد. اما در حوزهي غربی شافعیگري به طور کامل کنار گذاشته شد و مرحله جدیدي از تحول اندیشهي دینی صفویان آغاز گردید. این اندیشه از عوامل اصلی یاري دهنده صفویان در رسیدن به قدرت ی بود اما فاقد توان لازم جهت ادارهي حکومت بود. بنابراین تداوم حکومت صفوي در پیش گرفتن ت واقع بینانه تري را طلب مینمود. راهکاري که بدین منظور از جانب پادشاهان صفوي به کار گرفته شد جایگزینی شریعت به جاي اندیشه هاي غالیانه نخستین بود. بنابراین چگونگی جایگزینی شریعت به جاي اندیشههاي غالیانه، عوامل و نتایج برآمده از آن به عنوان ابهام این پژوهش قلمداد گشته است. - سوال اصلی این است: چه علل و عواملی شاهان صفوي را به جایگزینی شریعت و دوري از اندیشه هاي غالیانه سوق داد؟ در همین زمینه به سوال هاي فرعی دیگري هم پرداخته شده است که عبارتند از: نقش شاهان صفوي در فرود اندیشه هاي غالیانه و فروغ شریعت 125 - نقش عوامل داخلی و خارجی در این تحول چیست؟ - علماء و ون شیعی جبل عامل چه نقشی در این تحول ایفا کردند؟ - جایگزینی شریعت به جاي اندیشه هاي غالیانه و طریقت چه نتایج و پیامدهایی در پی داشت؟ به نظر میرسد اندیشه هاي غالیانه نقش بیبدیلی در پیروزي صفویان داشته است. اما از آنجا که این اندیشه فاقد برنامه مدون جهت حکومتداري بود نمیتوانست تداوم حکومت صفوي را استمرار ببخشد. همچنین قلمرو حکومت صفوي بسی وسیعتر از جغرافیاي نفوذ معنوي آنها بود. بنابراین اندیشه هاي غالیانه جذابیت و مقبولیتی در قلمرو ی آنها نداشت و تداوم حکومت صفوي ت واقعبینانه تري را طلب مینمود که از جانب حکومت جایگزینی شریعت براي پاسخ به این نیاز اتخاذ شد. تاکنون پژوهش هاي متعدد و مفصلی در باب صفویان صورت گرفته است که این مقاله از اکثر آنها بهره برده است اما اکثر این پژوهشها معطوف به مسائل کلیتر تاریخ صفویان میباشد. چنین بحث جزئی در این پژوهشها مورد بررسی قرار نگرفته است و حتی در مورد بحث کلیتر تحول اندیشه دینی صفویان به اشاراتی گذار و مختصر بسنده شده است. این پژوهش بر پایه منابع صفویان انجام یافته است و روش آن توصیفی – تحلیلی است. با وجود آنکه داده هاي تاریخی کاملا گویا نیستند اما میتوان با استفاده از رویکرد تطبیقی و شیوه استقرایی برخی از ابهام ها را زدود.
از دوره صفویه کرمانشاهان يكی از نواحی مهم سرحدی ایران شمرده میشد. این موقعیت مهم ی به تدریج حیات شهری را در این ایالت گسترش داد و حتی ارتقاء جایگاه اقتصادی و رونق کسب و کار و تجارت را نیز موجب شد.
در دوره قاجار به ویژه پس از انتصاب محمدعلیميرزا اهمیت کرمانشاهان بیش از پیش شد اما با وجود این و در شرایط فقدان مراکز علمی و آموزشی کلاسیک و نبود سنتهای قدرتمند مرتبط، علوم متداول به نضج و رشد قابل توجهی دست نیافت. این عدم رشد و توسعه به ویژه در عدم شکلگیری سنت تاریخ نویسی و تاریخنگاری به خوبی پیدا است.
با وجودی که حكمرانی كرمانشاهان در بيشتر دوره قاجار با محمدعلیميرزا دولتشاه و فرزندان وی بود و این ناحیه به نوعی به قلمرو خانوادگی آنها تبديل شده بود، در چنین شرایطی انتظار میرفت سنت تاریخ نویسی محلی و خاندانی قدرتمندی در آنجا نضج پیدا کند اما نه تنها تاريخنگاری در اين ولايت رونقی نيافت؛ بلكه در اين دوره هيچ كتابی با هدف نگارش تاريخ كرمانشاهان نوشته نشد. این در حالی بود که ولايت همجوار آن يعنی كردستان اردلان، در اين دوره زمانی شاهد خلق بيش از ۱۰ اثر با هدف تاريخنگاری بود.
بنابراين در نبود تواريخ محلی و منابعی كه به شکلی مستقيم به تاريخ اين ولايت بپردازند و نيز فقر اطلاعاتی ايالت كرمانشاهان در ديگر تواريخ همزمان، در نگاه اول امید به انجام پژوهش در مورد جنبههاي مختلف تاريخ اين ولايت در دوره قاجاريه بسيار كم فروغ به نظر میرسد.
کتاب ايلات كرمانشاهان و نقش آنها در قشون ايران عصر قاجار» حاصل بيش از دو سال فعاليت در گروه تحقيقات تاريخ معاصر پژوهشكده اسناد، سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران است که با استفاده از منابع و مدارک آرشیوی، به بازسازی تحولات این ایالت پرداخته است. استفاده از اسناد براي بازسازی جنبههای مختلف تاريخ كرمانشاهان دوره قاجار علیرغم تمركز جغرافيايی محدودش، طيف گستردهای ازمسائل ی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را پوشش میدهد.
چکیده
طریقت صفوی در طول حیات خود تحولات دینی متماییزی را تجربه نمود. تحولات و تطورات اندیشه دینی طریقت صفوی از شیخ جنید تا شاه اسماعیل موضوع بررسی این مقاله است. این پژوهش با تکیه بر منابع دوره صفوی و منابع دینی آئین های مورد مطالعه و با رویکرد توصیفی – تحلیلی، چگونگی تحول اندیشه دینی طریقت صفوی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد. می توان گفت همه پژوهشها و تحقیقات جدید، دورة نوین اندیشة صفویان را تأييد مینمایند. منتها اختلاف در منشأ، آغاز و چگونگی تحول این دورة جدید است. بنا بر این مسأله اصلی این پژوهش، بررسي چگونگی سیر این تحول، منشأ و نتایج برآمده از آن است؟ در این پژوهش نشان داده شده است که تحولات صورت گرفته طریقت صفوی از دوره شیخ جنید تا شاه اسماعیل تحت تأثیر آيینهای اهلجحق، کاکهیی، شبک و علویان بوده است.
کلیدواژگان: طریقت صفوی، شیخ جنید، تحول اندیشه، اهلحق، شبک، کاکهیی، علویان.
اين مقاله در نشريه علمي - پژوهشي پژوهش هاي تاريخ محلي،
درباره این سایت